خاموشیاش تاریکترین اندوه روزگارم
١٩٩٣، در پی اختلاف نظرهای سیاسی در تحریریه، مجله “آغازی نو” کارش به تعطیلی کشید. دو سالی سرخورده و افسرده، از کار و زندگی افتادم. هر بار که با پسرم رامین دردِدل میکردم با شکیبایی میپرسید،“پس خودت چی؟ خودت چه کاره بودی؟” تا سرانجام زیر نگاه با فاصله و شکیبای پسرم، پرسشها و دو دلیهایم نسبت به خودم و آنچه در مسیر زندگیم دیده و زیسته بودم شکل مشخص و منسجمی یافت. جزم اندیشیها، مصلحتهای سیاسی، الگو برداریها، انتخابها و نادرستی بسیاری از توهمها و پندارهای گذشته برایم روشن شد. به فکر بازنگری به روندهای سیاسی گذشته افتادم. شروع کردم به یادداشت برداری از تجربههای شخصیم و پرداختن به تجربههای زندان. تدوین کتاب داد بیداد را، و در پیامد آن یادها را، مدیون پسرم رامین هستم.
شب معرفی کتاب یادها